کمتر بزرگتری پیدا میشود که برای بچهها که هیچ، برای خودش از لابهلای این همه اغذیهفروشی جهت پیمودن مسیری پر پیچ و خم چیزی نخرد. در کنار هر خوردنی مضر و غیرمضری، یکبطری آبمعدنی، بهترین انتخاب است. پلهها را که در پیش بگیرید، گاهی بازهم در راه دکههایی را میبینید که علاوه بر فروش ترشکهای محلی با رنگهای طبیعی و غیرطبیعی، آبمعدنی، چیپس و تخمه هم میفروشند. اما هرچه پلهها را بالاتر میروید، علاوه بر رنگارنگی درختان و گلها، رنگهای غیرطبیعی دیگری را نیز میبینید؛ رنگهای بطریهای آبمعدنی، پلاستیکهای باقیمانده چیپس، پفک، بیسکویت و...
این روزها خیلیها با شنیدن اسم قلعهرودخان، راهی این مکان تاریخی و زیبا میشوند و محققان بیشتری برای پیدا کردن پیشینه دقیقتر از آن دست بهکار شدهاند. در این بین در حالی که چندین سطل زباله در راه وجود دارد و چند کارگری که شبانهروز هزار پله مانده تا قلعه را طی کرده و زبالهها را جمع میکنند اما بازهم در لابهلای جنگل زبالههایی دیده میشود که هیچ برگشتی به طبیعت نخواهد داشت. بههرحال، باید در نظر گرفت که این زبالهها هزاران سال طول میکشد که تجزیه شود و نخستین تأثیرشان آسیبرساندن به جنگل و در ادامه، این اثر تاریخی است.